شبکة یس |Yasintv

دفتر حفظ ونشر آثار آیت الله مجاهد سید یاسین الموسوی "دام ظله" امام جمعه شهر بغداد

شبکة یس |Yasintv

دفتر حفظ ونشر آثار آیت الله مجاهد سید یاسین الموسوی "دام ظله" امام جمعه شهر بغداد

شبکة یس |Yasintv

آیت الله سید یاسین الموسوی"دام ظله" از شخصیت‌های مبارز و مقاوم عراق به شمار می‌رود، وی فقیه، فیلسوف، محقق و از شاگردان آیت الله العظمی خوئی، آیت الله شهید محمد باقر صدر و برخی دیگر از علمای بزرگ جهان اسلام به شمار می‌رود. آیت الله الموسوی بیش از پنجاه کتاب و مقاله تحقیقاتی هم به رشته تحریر درآورده است.

زبان ها

شبکه های اجتماعی

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

پیوندهای روزانه

پیوندها

«مسیر» عنوان نشریه‌ای است که به‌تازگی از سوی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای منتشر شده است؛ نشریه‌ای با تمرکز بر «دکترین مقاومت» که روایت‌هایی دست‌اول از ابعاد کمتر دیده‌شده مدیریت رهبر انقلاب در محور مقاومت را ارائه می‌کند.

 

 اگر  نسبت به کشتار مردم بی‌تفاوت باشید، روی حمایت ما حساب نکنید

به گزارش جماران،  در اولین شماره از این نشریه، سیدحسن نصرالله از مراودات خود با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دکتر ولایتی از خاطرات منتشرنشده‌ خود مربوط به نقش رهبر انقلاب در تقویت جبهه‌ مقاومت و حفظ تمامیت ارضی کشور و حسین امیرعبداللهیان، از ماجرای سفر محمد مرسی به تهران، مذاکرات ایران و آمریکا در عراق و جزئیات ائتلاف جبهه‌ مقاومت با روسیه سخن می‌گویند.  بخش‌هایی از این روایت‌ها را در ادامه از نظر می‌گذرانید.

 

  سیدحسن نصرالله: پیش‌بینی آیت‌الله خامنه‌ای درباره مذاکرات سوری - اسرائیلی درست بود

 

   نقش السیدالقائد در پرورش رهبران حزب‌الله

صفحه 86

به‌رغم برخورداری السیدالقائد از اختیارات کامل از سوی امام‌خمینی، ایشان تلاش می‌کردند برای ما نقش راهنما و نشان‌دهنده مسیر را ایفا کنند و کمک می‌کردند ما خود تصمیم‌گیرنده باشیم. من همواره به یاد دارم در تمامی جلسات، در آن زمان و بعد از اینکه ایشان رهبر شده بودند، هرگاه سیدالقائد می‌خواستند نظری بدهند، می‌گفتند پیشنهاد من این است؛ مثلا در نظر و دیدگاه‌هایشان به نتیجه‌ای می‌رسیدند اما می‌گفتند شما بنشینید با یکدیگر مشورت کنید و تصمیمی را که صحیح است اتخاذ کنید.  حقیقتا السیدالقائد در آن مرحله حساس ضمن پرورش فکری، علمی و ذهنی فرماندهان و رهبران حزب‌الله، نقش مهمی در هدایت این گروه ایفا کردند تا به این ترتیب برادران ما بتوانند با اعتمادبه‌نفس بالا و اعتماد به توانایی‌های خود حتی در سخت‌ترین مسائل تصمیم‌گیری کند.

ایشان نظر می‌دادند اما این ضرب‌المثل معروف که می‌گوید «صلاح مملکت خویش خسروان دانند» را به‌کار می‌بردند. ایشان می‌گفتند: «شما اهل لبنانید و نسبت به امور خود بهتر آگاهید. ما درنهایت بعضی نظرات را می‌دهیم و شما می‌توانید از آن استفاده کنید؛ اما این خودتان هستید که تصمیم می‌گیرید.»  

نجات سامرا، روایتی از آیت‌الله سیدیاسین موسوی، امام‌جمعه بغداد

صفحه 27

آیت‌الله مجاهد سیدیاسین موسوی، امام‌جمعه بغداد بقیه ماجرا را از زبان آقای نوری‌مالکی، نخست‌وزیر وقت عراق روایت می‌کند: «در رادارها پدیده‌ای بزرگ را نزدیک شهر سامرا دیدیم که داعش بود. گزارش‌هایی آمد مبنی‌بر اینکه آنها می‌خواهند سامرا را ساقط کنند. زنگ زدم به مسئولان ایرانی و گفتم ما نیرو نداریم تا جلوی داعشی‌ها مقاومت کنند و سامرا در حال سقوط است. برای جلوگیری از داعش نیاز به هواپیمای جنگنده بود که نداشتیم. آمریکا هم که گفته بود وارد جنگ نمی‌شود. به ایرانی‌ها گفتیم که راه‌حلی به‌جز شما نداریم. آنها گفتند پرواز هواپیماهای جنگنده در خارج از مرزهای ایران، نیاز به صدور مجوز از سوی رهبر معظم انقلاب دارد. گفتیم به رهبری بگویید، گفتند باید شورای عالی امنیت ملی موافقت کند که چند روز طول می‌کشد تا اعضا دعوت شوند و تشکیل جلسه بدهند و گزارش را به رهبر معظم انقلاب برسانند. گفتیم نمی‌توان چند روز صبر کرد. بعد سردار قاسم سلیمانی با دفتر آقا تماس گرفت و گفت قضیه از این قرار است و خبر را به ایشان برسانید تا نظرشان را اعلام کنند.» سردار سلیمانی می‌گوید «بعد از چند دقیقه دستور را صادر کردند و گفتند برای عراق هرچه می‌خواهند بدهید» و پس از چند دقیقه هواپیماها پرواز کردند.

   برای شما وقت دارم

صفحه 88

انتخاب السیدالقائد به‌عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران از سوی مجلس خبرگان برای لبنانی‌ها غیرقابل پیش‌بینی بود، زیرا ما شخصیت‌های ایرانی را به‌خوبی نمی‌شناختیم و نمی‌دانستیم آیا فردی بهتر، عالم‌تر و شایسته‌تر از السیدالقائد برای رهبری وجود دارد یا نه؟ ما فقط مسئولانی را می‌شناختیم که با آنها در ارتباط بودیم... . برادران ما به ایشان گفتند «شما در زمان حیات امام نماینده ایشان در امور لبنان، فلسطین و منطقه و همچنین رئیس‌جمهوری ایران بودید و وقت داشتید، اما اکنون رهبر جمهوری اسلامی و تمام مسلمانان هستید و به همین دلیل شاید به‌قدر گذشته وقت برای ما نداشته باشید. لذا از شما می‌خواهیم نماینده‌ای را از سوی خود معرفی کنید تا مدام مزاحم‌تان نشویم.» در این لحظه السیدالقائد لبخندی زدند و فرمودند «من هنوز جوان هستم و ان‌شاءالله وقت دارم. من اهتمام ویژه‌ای به مسائل منطقه و مقاومت دارم و به همین دلیل با یکدیگر به‌صورت مستقیم در ارتباط باقی خواهیم بود.»

   تئوریسین راهبرد درهای باز

صفحه 89

السیدالقائد تاکید بسیاری روی تقویت وحدت داخلی در لبنان داشتند. تاکید ایشان روی حفظ وحدت میان شیعیان، میان شیعیان و اهل تسنن و به‌طور کلی میان مسلمانان بود اما مهم‌ترین و اولین موضوع، روابط حزب‌الله و امل و وضعیت داخلی شیعیان بود. موضوع مهم دیگری که ایشان روی آن تاکید داشتند راهبرد درهای باز حزب‌الله به‌روی دیگر گروه‌های سیاسی و لبنانی-به‌رغم وجود برخی اختلافات دینی، سیاسی عقایدی و ایدئولوژیک- بود. ایشان در راهبرد درهای باز، بر لزوم وحدت میان مسلمانان و مسیحیان اصرار داشتند و در جلسات داخلی روی آن تاکید می‌کردند. تحقق این مهم نیز از برکات رهبری داهیانه ایشان بود.

پیش‌بینی آینده مذاکرات سوری- اسرائیلی

صفحه 90  

در آن زمان مذاکراتی کلید خورد و از آن تحت عنوان مذاکرات سوری- اسرائیلی یاد شد. آن زمان «مرحوم حافظ‌اسد» رئیس‌جمهوری سوریه و «اسحاق رابین» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بود. آنها تحت نظارت «کلینتون» با یکدیگر در آمریکا دیدار می‌کردند و حصول توافق میان آنها به مساله‌ای قریب‌الوقوع تبدیل شده بود. در آن زمان گفته می‌شد اسحاق رابین با بازگرداندن جولان اشغالی به سوریه موافقت کرده است. براساس آنچه گفته می‌شد این فضا در منطقه ایجاد شد که اسرائیل و سوریه با یکدیگر توافق خواهند کرد. آن‌موقع برخی از ما می‌پرسیدند که در صورت توافق سوری- اسرائیلی، شما چه خواهید کرد؟ و سرنوشت حزب‌الله و گروه‌های مقاومت اسلامی چه می‌شود؟ نکته اینجاست که تمامی داده‌ها و اطلاعات موجود به ما اطمینان می‌داد که مذاکرات سوری- اسرائیلی به نتیجه می‌رسد. درنهایت ما نزد السیدالقائد رفتیم. در جریان آن دیدار، تمامی مباحث مطرح‌شده و پیشنهادهای ارائه‌شده از سوی افراد مختلف را خدمت ایشان عرض کردیم. ایشان نیز در آن دیدار که با حضور برخی مسئولان برگزار می‌شد به تمامی سخنان ما گوش دادند و در حالی که تمامی مسئولان ایرانی بدون استثنا اعتقاد داشتند که مذاکرات سوری- اسرائیلی تمام شده است، فرمودند «اینکه شما بدترین سناریوها و احتمالات را در نظر بگیرید و برای مواجهه با آن برنامه‌ریزی کنید خوب است، اما من به شما می‌گویم که این اتفاق نخواهد افتاد و صلحی میان سوریه و اسرائیل محقق نخواهد شد.»

تمام حاضران در جلسه از ایرانی‌ها گرفته تا لبنانی‌ها از قطعیت کلام السیدالقائد غافلگیر شدند. ایشان نگفتند که بعید می‌دانم این اتفاق بیفتد یا اینکه ممکن است احتمال دیگری نیز وجود داشته باشد، بلکه گفتند قطعا چنین اتفاقی رخ می‌دهد.

تنها دو هفته از دیدار ما با السیدالقائد سپری شده بود که یک جشن بزرگ با حضور 100هزار نفر در تل‌آویو برگزار شد و در حالی که «اسحاق رابین» در آنجا سخنرانی می‌کرد، فردی از میان یهودیان تندرو به سمت او آتش گشود و رابین را به قتل رساند. پس از رابین، شیمون پرز به‌عنوان نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی انتخاب شد. چند هفته بعد از حادثه کشتار قانا، انتخابات اسرائیل برگزار شد و طی آن شیمون پرز شکست خورد و به‌جای حزب «عمل»، حزب لیکود روی کار آمد و «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل شد. او پس از روی کار آمدن گفت من به هیچ‌یک از تعهدات اسحاق رابین و شیمون پرز درخصوص سوریه و مرحوم حافظ‌اسد، پایبند نیستم. اینجا بود که غائله مذاکرات سوری- اسرائیلی تمام شد.

 

  علی‌اکبر ولایتی: مقاومت رهبری نبود حیثیت‌مان در افغانستان از دست می‌رفت

 

بعضی روسای سنی و شیعه مجاهدین افغان از شاگردهای رهبری بودند

صفحه 73

حضرت‌آقا در رابطه با افغانستان جلسات متعدد و متوالی برای حل اختلافات مجاهدین افغانستانی گذاشتند. ایشان روزهای متعدد و ساعت‌های زیادی وقت گذاشتند برای اینکه کار افغانستان سامان پیدا کند و ده، یازده گروه شیعه با هم متحد شوند. این تلاش‌ها موثر واقع شد و دعوای بین برخی گروه‌های شیعی که موجب شیعه‌کشی شده بود، حل شد. آقا وقت گذاشتند که مجاهدین شیعی را آشتی دهند و درنهایت هم اینها اعلام کردند حزب وحدت اسلامی را بنا گذاشتند. این را هم بگویم حضرت‌آقا با بعضی از روسای مجاهدین افغان اعم از سنی و شیعه روابط دوستانه داشتند، تعدادی از این رهبران افغان شاگردهای آقا بودند. یعنی در زمانی که ایشان در حوزه مشهد تدریس می‌کردند، بعضی از این مجاهدین، طلبه بودند. آنها حداقل در بخشی از این ویژگی مبارزاتی، تحت‌تاثیر آیت‌الله خامنه‌ای بودند و خودشان می‌گفتند که ما شاگرد ایشان بودیم. خب اینها به افغانستان رفتند و پرچم مبارزاتی را بین شیعه برافراشتند و نقش بسیار اساسی در تقابل مجاهدین افغان با کمونیست‌ها داشتند. البته این را هم بگویم که حضرت‌آقا همین وقت‌گذاری‌ها را برای تشکیل مجلس اعلای عراق و همین‌طور برای حل اختلافات حزب‌الله و امل داشتند.

مقاومت رهبری نبود، حیثیت‌مان در افغانستان از دست می‌رفت

صفحه 75

گاهی به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی گزارش می‌آمد که ما باید طالبان را قبول کنیم. اینها دنبال این بودند که طالبان را به رسمیت بشناسند، اما آقا جلویشان را گرفت. بعدها معلوم شد همین جامهری‌ای (یعنی حمایت از مجاهدین واقعی سنی و شیعه) که ما در افغانستان داریم، جاپایی شد که بتوانیم موفق شویم. البته ما در شورای امنیت ملی هم با آنها مخالفت می‌کردیم. حتی یک‌بار با یکی از اعضای شورا بحث تندی کردیم. ایشان با حالت کنایه و تمسخر گفت وزارت خارجه دلش را خوش کرده به فلانی و فلانی. ایشان که این‌طوری تحقیر کرد، خیلی به من بر خورد، من اصلا زیر بار این حرف‌ها نمی‌رفتم. گفتم ما جان‌مان به لب‌مان رسیده و با مصیبت‌هایی، مرحوم احمدشاه مسعود و شیعه‌ها و آقای محقق را سر پا نگه داشتیم؛ چون آقای محقق در سرپل و احمدشاه مسعود در پنج‌شیر مقاومت می‌کردند و فقط دره پنج‌شیر باقی مانده بود. حتی هزاره‌جات فرو ریخته بود و ما با چنگ و دندان اینها را نگه داشتیم. این وضع ادامه داشت. برای ساقط‌کردن طالبان، باید یک حکومتی وجود می‌داشت که مشروعیت واقعی داشته باشد و به این دلیل آمدند سراغ ما. لذا همین حالا هم غربی‌ها و همه می‌گویند اگر کمک ایران نبود، امکان ساقط‌کردن طالبان نبود. گزارش‌هایی تهیه کردیم برای آقا از مذاکرات بن در آلمان، بن1، بن ۲، بن 3 و بن ۴ که برای ایشان فرستادیم. ما از داخل و خارج تحت فشار بودیم که طالبان را بپذیرید، اما ایستادگی کردیم. بعد هم برخی افراد مسئول می‌خواستند طرف طالبان بروند که آقا جلوی آنها ایستاد. اگر مقاومت آقا نبود، همه حیثیت ما در افغانستان از دست رفته بود و کار به اینجاها نمی‌رسید. درواقع رهبر انقلاب به اشکال مختلفی که ظرف این سال‌ها تدبیر کردند، هدایت سیاسی منطقه را برعهده دارند.

ماموریت به نیروهای مسلح ایرانی

صفحه 78

جمهوری آذربایجان مدت‌ها مساله حفاری نفت در دریای خزر را دنبال می‌کرد. یک‌بار در نقطه‌ای -که به‌لحاظ حقوقی تعیین‌تکلیف نشده بود که متعلق به کدام کشور است و ایران در آن خود را ذی‌حق می‌دانست- برای حفاری نفت با شرکت بریتیش پترولیوم قرارداد بستند و کشتی‌های بریتیش پترولیوم آمدند تا در آنجا لرزه‌نگاری کنند. یک گزارش از این اتفاق خدمت آقا فرستادیم. یادم هست که گزارش را روز پنجشنبه نوشتیم و روز جمعه به دست ایشان رسیده بود. نوشتیم کشتی‌های یک شرکت نفتی انگلیسی می‌آیند آنجا لرزه‌نگاری کنند و مستقر شوند. اگر بخواهیم درگیر شویم باید با انگلیسی‌ها درگیر شویم و پیشنهاد ما این است که نگذاریم این اتفاق بیفتد. آقا همان روز جمعه به ستاد فرماندهی کل قوا دستور قاطع و فوری دادند که جلوی این اقدام باید گرفته شود. این نیروها هم شروع کردند به مانور در اطراف آن نقطه و اخطار کردند که آن کشتی‌ها دور شوند، کشتی‌ها هم رفتند. در آن زمان بود که حیدر علی‌اف از روس‌ها و آمریکایی‌ها کمک خواست، اما ایران جلوی این کار ایستاد و بالاخره نظر جمهوری اسلامی ایران اعمال شد. همین اقدام باعث شد ایران و آذربایجان به نقاط مشترک مرضى‌الطرفین دست پیدا کنند. بالاخره نظر آقا این بود که حقوق ایران در دریای خزر تضییع نشود. وقتی پای منافع ملی وسط آمد، حضرت‌آقا نیروی دریایی و نیروی هوایی را بسیج کردند که بروند و تهدید جدی کنند و در دفاع از منافع ملی جمهوری اسلامی ایران محکم بایستند.

عرقش را در می‌آورم!

صفحه 79

در جریان سفر آقا به سوریه و لیبی در چادر قذافی، یک گفت‌وگویی صورت گرفت که جالب بود. آقای قذافی صحبت از رهبری جهان اسلام کرد و گفت که الان امام، رهبر جهان اسلام است و بعد از امام، رهبری جهان اسلام به من می‌رسد. آقا گفتند چطور؟ گفت: خب من سید هم هستم. (چون از یک زمانی به بعد اعلام کردند که قذافی سید است، مثل صدام که او هم یک مدتی اعلام می‌کرد سید است و یاسر عرفات هم اعلام کرده بود که سید است.) خلاصه قذافی گفت که من سید هستم، ظاهرا مدعی هم شده بود که سیدموسوی است. آقا رو کردند به ما و گفتند الان عرقش را در می‌آورم! در هیات همراه ما، آقای سیدمحمدحسین لواسانی، مدیرکل سیاسی آفریقا و کشورهای عربی هم حضور داشت؛ آقا به قذافی گفتند که اگر این‌طوری باشد که هرکس سید است، باید جانشین امام باشد فقط در همین جلسه، هفت نفر سید حضور دارند. حتی این آقای لواسانی هم سید است و هم سنش از شما بیشتر است؛ بنابراین رهبری جهان اسلام به او بیشتر می‌رسد تا به شما!

 

  حسین امیر عبداللهیان: پیام  رهبر انقلاب به بشار اسد این بود که  مردم خط قرمز ما هستند

 

مردم سوریه خط قرمز ما هستند

صفحه 60

توجه رهبر انقلاب تنها به سطوح راهبردی و کلان منطقه معطوف نبود. ایشان درواقع دغدغه ملت و مردم سوریه را داشتند. وقتی بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ میلادی شروع شد، از اولین توصیه‌های رهبر انقلاب به آقای بشار اسد که توسط سردار سلیمانی به ایشان ابلاغ شد، این بود که می‌روید به آقای بشار اسد می‌گویید مردم خط‌قرمز ما هستند. اگر چنین اتفاقی بخواهد در سوریه بیفتد و نسبت به کشتار مردم بی‌تفاوت باشید، روی حمایت ما حساب نکنید. شما ببینید در زمانی که از نظر راهبردی و سطح کلان، اهمیت مساله سوریه برای ما بسیار بالا بود، اما در نیت و فکر حضرت‌آقا کشته‌شدن یک مظلوم در سوریه، خط‌قرمزی است که سردار سلیمانی باید برود و به آقای بشار اسد بگوید.

 

 نجات سامرا، روایتی از آیت‌الله سیدیاسین موسوی، امام‌جمعه بغداد

صفحه 27

آیت‌الله مجاهد سیدیاسین موسوی، امام‌جمعه بغداد بقیه ماجرا را از زبان آقای نوری‌مالکی، نخست‌وزیر وقت عراق روایت می‌کند: «در رادارها پدیده‌ای بزرگ را نزدیک شهر سامرا دیدیم که داعش بود. گزارش‌هایی آمد مبنی‌بر اینکه آنها می‌خواهند سامرا را ساقط کنند. زنگ زدم به مسئولان ایرانی و گفتم ما نیرو نداریم تا جلوی داعشی‌ها مقاومت کنند و سامرا در حال سقوط است. برای جلوگیری از داعش نیاز به هواپیمای جنگنده بود که نداشتیم. آمریکا هم که گفته بود وارد جنگ نمی‌شود. به ایرانی‌ها گفتیم که راه‌حلی به‌جز شما نداریم. آنها گفتند پرواز هواپیماهای جنگنده در خارج از مرزهای ایران، نیاز به صدور مجوز از سوی رهبر معظم انقلاب دارد. گفتیم به رهبری بگویید، گفتند باید شورای عالی امنیت ملی موافقت کند که چند روز طول می‌کشد تا اعضا دعوت شوند و تشکیل جلسه بدهند و گزارش را به رهبر معظم انقلاب برسانند. گفتیم نمی‌توان چند روز صبر کرد. بعد سردار قاسم سلیمانی با دفتر آقا تماس گرفت و گفت قضیه از این قرار است و خبر را به ایشان برسانید تا نظرشان را اعلام کنند.» سردار سلیمانی می‌گوید «بعد از چند دقیقه دستور را صادر کردند و گفتند برای عراق هرچه می‌خواهند بدهید» و پس از چند دقیقه هواپیماها پرواز کردند.

نظرات  (۲)

خدا علمای اسلام را حفظ کند 

روشنگری و بصیرت این عالم بزرگ باید الگویی برای روحانیت در ایران وجهان باشه 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی